ارزش بیت کوین
بیتکوین (BTCUSD) اغلب به عنوان ارزدیجیتال و به عنوان جایگزینی برای پول فیات تحت کنترل بانک مرکزی شناخته میشود. با این حال، ارزشمند است زیرا توسط یک مقام پولی صادر میشود و به طور گسترده در اقتصاد استفاده میشود. شبکه بیتکوین غیرمتمرکز است و از این ارزدیجیتال در معاملات خرده فروشی استفاده نمیشود.
با این حال، میتوان استدلال کرد که ارزش بیتکوین مشابه ارزش فلزات گرانبها است. هر دو از نظر تعداد محدود هستند و موارد استفاده انتخابی دارند. فلزات گرانبها مانند طلا در کاربردهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند، در حالی که بلاکچین فناوری زیربنایی بیتکوین در سراسر اکوسیستم خدمات مالی کاربرد دارد. منشأ دیجیتالی بیتکوین به این معنی است که حتی ممکن است روزی به عنوان رسانهای برای تراکنشهای خرده فروشی عمل کند.
نکات کلیدی
- ارزها دارای ارزش هستند زیرا میتوانند به عنوان ذخیره ارزش و واحد مبادله عمل کنند. آنها همچنین شش ویژگی کلیدی را برای استفاده از اقتصاد نشان میدهند.
- تعریف ارزش در یک ارز در طول قرنها از ویژگیهای فیزیکی به سرعت استفاده از آن در یک اقتصاد تغییر کرده است.
- بیتکوین ویژگیهایی را برای یک ارز نشان میدهد، اما منبع اصلی ارزش آن در عرضه محدود و افزایش تقاضا است.
- اگر بیتکوین مقیاس به دست آورد و 15 درصد از بازار ارز جهانی را تصاحب کند (با فرض تمام 21 میلیون بیتکوین در گردش)، قیمت کل هر بیتکوین تقریباً 514000 دلار خواهد بود.
چرا ارزهای سنتی ارزش دارند؟
ارز در صورتی کاربردی است که ذخیره ارزش باشد یا به عبارت دیگر، اگر بتواند ارزش نسبی خود را به طور قابل اعتماد در طول زمان حفظ کند. در بسیاری از جوامع در طول تاریخ، کالاها یا فلزات گرانبها به عنوان روش پرداخت عمل میکردند، زیرا ارزش نسبتاً ثابتی داشتند.
با این حال، جوامع به جای اینکه از افراد بخواهند مقادیر دست و پاگیر دانههای کاکائو، طلا یا دیگر اشکال اولیه ارز را حمل کنند، در نهایت به ارز ضرب شده به عنوان جایگزین روی آوردند. با این حال، دلیل عملکرد بسیاری از نمونههای ارز ضرب شده این بود که آنها ذخیرههای ارزشی قابل اعتمادی بودند که از فلزات با ماندگاری طولانی و خطر استهلاک کمی ساخته شده بودند.
ارزها همچنین شش ویژگی را نشان میدهند کمیابی، تقسیمپذیری، سودمندی، قابلیت حملونقل، دوام و جعلپذیری که امکان استفاده گسترده از آنها را در اقتصاد فراهم میکند. این ویژگیها سیاستهای پولی را برای کنترل تورم و اطمینان از ایمن بودن و استفاده از آنها ایجاد میکنند.
تعیین ارزش به ارزها موضوع بحث است. در ابتدا، ارزش آنها تابعی از خواص فیزیکی ذاتی بود. به عنوان مثال، طلا یک ارز رایج است که ارزش خود را براساس هزینههای استخراج و عوامل کیفی آن، مانند درخشش و خلوص، بدست میآورد.
در عصر مدرن، ارزهای ضرب شده اغلب به شکل پول کاغذی هستند که ارزش ذاتی مشابه سکههای ساخته شده از فلزات گرانبها را ندارند. برای مدت طولانی، مقدار پول کاغذی پشتوانه طلا ارزش آن را تعیین میکرد. حتی امروزه، برخی از انواع ارزها بر این واقعیت تکیه میکنند که آنها «نماینده» هستند، به این معنی که هر سکه یا اسکناس را میتوان به طور مستقیم با مقدار مشخصی از یک کالا مبادله کرد.
ایده ارزش پول در قرن هفدهم شروع به تغییر کرد. جان لاو اقتصاددان برجسته اسکاتلندی نوشت که پول ارز صادر شده توسط یک دولت یا پادشاه است که ارزشی ندارد تا بتوان کالاها را با آن مبادله کرد، بلکه ارزشی است که با آن مبادله میشوند. به عبارت دیگر، ارزش یک ارز معیاری از تقاضا و توانایی آن برای تحریک تجارت و تجارت در داخل و خارج از یک اقتصاد است.
این تفکر نزدیک به نظریه اعتباری مدرن برای سیستمهای پولی است. در این نظریه، بانکهای تجاری با وام دادن به وام گیرندگان، پول (و ارزش برای ارزها) ایجاد میکنند، وام گیرندگان از پول برای خرید کالاها و خدمات و افزایش سرعت گردش یک ارز در اقتصاد استفاده میکنند.
پس از اینکه کشورها استاندارد طلا را برای مهار نگرانیها در مورد افزایش عرضه طلای فدرال کنار گذاشتند، بسیاری از ارزهای جهانی اکنون به عنوان فیات طبقهبندی میشوند. ارز فیات توسط یک دولت صادر میشود و توسط هیچ کالایی پشتیبانی نمیشود، بلکه که افراد و دولتها اعتقاد دارند که احزاب آن ارز را میپذیرند.
امروزه اکثر ارزهای اصلی جهانی فیات هستند. بسیاری از دولتها و جوامع دریافتهاند که ارزفیات بادوامترین و کمترین احتمال ابتلا به زوال یا از دستدادن ارزش در طول زمان است. ارزش ارزهای فیات تابعی از تقاضا و عرضه آنها است. دلار آمریکا با ارزش تلقی میشود زیرا بزرگترین اقتصاد جهان از آن استفاده میکند و بر جریان پرداختها در تجارت بینالمللی تسلط دارد.
ارزش ارزهای دیجیتال
هر بحثی در مورد ارزش بیتکوین باید در چارچوب یک اختراع مجدد در ماهیت ارز صورت گیرد. طلا به دلیل ویژگیهای فیزیکی ذاتی آن به عنوان ارز مورد توجه قرار گرفت. اما انجام معاملات با استفاده از فلز گرانبها دست و پا گیر بود.
پول کاغذی یک تحول بود و فاقد تحرک و سهولت استفاده است که ارزهای دیجیتال برای عملکرد مناسب نیاز دارند. تکامل دیجیتالی پول، ارزش ارزها را از ویژگیهای فیزیکی آنها دور کرده و به عملکرد آنها در اقتصاد تغییر داده است.
به عنوان مثال در طول بحران مالی، بن برنانکی، رئیس وقت فدرال رزرو در برنامه 60 دقیقه CBS حضور یافت و توضیح داد که چگونه این آژانس، غول بیمه American International Group (AIG) و سایر مؤسسات مالی را از ورشکستگی با وام دادن به آن «نجات داد». مصاحبهگر متعجب پرسید که آیا فدرال رزرو میلیاردها دلار تولید کرده است یا خیر. که اینطور نبود.
برنانکه توضیح داد: «بنابراین، برای وامدادن به یک بانک، ما به سادگی از رایانه برای علامتگذاری اندازه حسابی که آنها نزد فدرال رزرو دارند، استفاده میکنیم. به عبارت دیگر، فدرال رزرو از طریق ثبت در دفتر خود، دلارهای آمریکا را «تولید» کرد.
این علامت گذاری اندازه حساب ماهیت ارزها را در آواتار دیجیتال آنها نشان میدهد. این امر پیامدهایی برای سرعت و استفاده از ارزها دارد زیرا معاملات مربوط به آنها را در یک اقتصاد ساده میکند.»
چرا بیتکوین ارزش دارد؟
بیتکوین نه از حمایت مقامات دولتی برخوردار است و نه سیستمی از بانکهای واسطه برای تبلیغ استفاده از آن دارد. یک شبکه غیرمتمرکز متشکل از گرههای مستقل مسئول تأیید تراکنشهای مبتنی براجماع در شبکه بیتکوین است. هیچ مرجعی در قالب یک دولت یا سایر مقامات پولی وجود ندارد که به عنوان طرف مقابل در معرض خطر قرار گیرد و وامدهندگان را کامل کند.
با این حال، ارزدیجیتال برخی از ویژگیهای یک سیستم ارزفیات را نشان میدهد. به عنوان مثال، کمیاب است و میتوان آن را به واحدهای تشکیل دهندهای به نام ساتوشی تقسیم کرد. نمیتوان آن را جعل کرد. تنها راهی که میتوان یک بیتکوین تقلبی ایجاد کرد، اجرای چیزی است که به عنوان دوبل خرجکردن شناخته میشود.
این به وضعیتی اشاره دارد که در آن یک کاربر همان بیتکوین را در دو یا چند تنظیمات جداگانه «خرج» یا انتقال میدهد و در واقع یک رکورد تکراری ایجاد میکند.
با این حال، آنچه که مضاعف خرج کرده را غیرممکن میداند. یک حمله به اصطلاح 51 درصدی، که در آن گروهی از ماینرها از نظر تئوری بیش از نیمی از کل توان شبکه را کنترل میکنند، ضروری است. با کنترل اکثریت کل توان شبکه، این گروه میتوانند بر بقیه شبکه تسلط یابند تا سوابق را جعل کند.
با این حال، چنین حملهای به بیتکوین به تلاش، پول و قدرت محاسباتی زیادی نیاز دارد و در نتیجه احتمال آن را بسیار بعید میسازد. اما بیتکوین در تست سودمندی مردود میشود زیرا مردم به ندرت از آن برای معاملات خردهفروشی استفاده میکنند.
بنابراین، منبع اصلی ارزش بیتکوین، اقتصاد عرضه و تقاضای آن است. استدلال برای ارزش بیتکوین مشابه استدلال طلا است کالایی که ویژگیهای مشترکی با ارزدیجیتال دارد. این ارز دیجیتال به مقدار 21 میلیون محدود شده است.
ارزش آن تابعی از این کمبود است. با کاهش عرضه بیتکوین، تقاضا برای این ارزدیجیتال افزایش یافته است. سرمایهگذاران برای سود روزافزون ناشی از تجارت عرضه محدود آن فریاد میزنند. بیتکوین همچنین دارای کاربرد محدودی مانند طلا است که کاربردهای آن عمدتاً صنعتی است.
فناوری زیربنایی بیتکوین، به نام بلاکچین، آزمایش شده و به عنوان یک سیستم پرداخت استفاده میشود. یکی از موثرترین موارد استفاده از آن در حوالههای خارج از مرزها برای افزایش سرعت و کاهش هزینهها است. برخی از کشورها، مانند السالوادور، شرط میبندند که فناوری بیتکوین به اندازهای تکامل مییابد که به رسانهای برای تراکنشهای روزانه تبدیل شود.
نظریه دیگر این است که بیتکوین براساس هزینهنهایی تولید یک بیتکوین ارزش ذاتی دارد.
استخراج بیتکوین شامل مقدار زیادی برق است و این هزینه را بر ماینرها تحمیل میکند. براساس تئوری اقتصادی، در بازار رقابتی بین تولیدکنندگانی که همگی یک محصول را تولید میکنند، قیمت فروش آن محصول به سمت هزینهنهایی تولید آن گرایش پیدا میکند. شواهد تجربی، در واقع نشانداده است که قیمت بیتکوین توسط این نظریه هزینه تولید منعکس میشود.
السالوادور در 9 ژوئن 2021 بیتکوین را مناقصه قانونی کرد. السالوادور اولین کشوری است که این کار را انجام میدهد. ارزدیجیتال میتواند برای هر معاملهای که کسب و کار بتواند آن را بپذیرد استفاده شود. دلار آمریکا همچنان ارز اصلی السالوادور است. وقتی این اتفاقبیفتد، اقتصاد ارزدیجیتال از آماده بودن آن اطمینان حاصل میکند.
یک بیتکوین در مقایسه با واحدهای استاندارد ارزهای فیات، ضریب تقسیمپذیری بسیار بیشتری دارد. میتوان آن را تا هشت واحد اعشاری به واحدهای تشکیلدهنده به نام ساتوشی تقسیم کرد. یک ارزفیات مانند دلار آمریکا به طور کلی برابر با 1/100 واحد است.
اگر قیمت بیتکوین در طول زمان به افزایش خود ادامه دهد، کاربران با کسری کوچک از یک بیتکوین همچنان میتوانند در تراکنشهای مربوط به این ارزدیجیتال شرکت کنند. توسعه کانالهای جانبی، مانند شبکه لایتنینگ، باید ارزش اقتصاد بیتکوین را بیشتر افزایش دهد.
چالشهای ارزشگذاری بیتکوین
یکی از بزرگترین مسائل، وضعیت بیتکوین به عنوان یک ذخیره ارزش است. سودمندی بیتکوین به عنوان یک ذخیره ارزش، و به سودمندی آن به عنوان یک وسیله مبادله بستگی دارد. ما این را به نوبه خود بر این فرض قرار میدهیم که چیزی باید به عنوان ذخیره ارزش کار کند، که دارای ارزش ذاتی باشد و اگر بیتکوین به عنوان یک وسیله مبادله به موفقیت دست پیدا نکند، هیچ کاربرد عملی نخواهد داشت و بنابراین هیچ سودی نخواهد داشت.
ارزش ذاتی دارد ولی به عنوان ذخیره ارزش جذاب نخواهد بود. در طول بسیاری از تاریخ، علاقه سفتهبازی محرک اصلی ارزش بیتکوین بوده است. بیتکوین ویژگیهای یک حباب را با افزایش قیمت شدید و توجه رسانهها به نمایش گذاشته است. این احتمالاً کاهش مییابد زیرا بیتکوین همچنان شاهد پذیرش جریان اصلی بیشتر است، اما آینده نامشخص است.